گامی موثر براى تهذيب اخلاق، توجه به عبادات و نيايشهاست ، براى پى بردن به تأثير عبادت و نيايش در تهذيب نفوس و پرورش فضائل اخلاقى، قبل از هر چيز بايد با مفهوم و حقيقت عبادت آشنا شد.
گرچه بحث درباره حقيقت عبادت سخنى مبسوط و گسترده را مىطلبد و بزرگان در تفسير و اخلاق و فقه و حديث درباره آن سخن بسيار گفتهاند، اما در يك اشاره كوتاه چنين مىتوان گفت : براى يافتن حقيقت عبادت بايد به واژه «عبد» و مفهوم آن كه ريشه اصلى عبادت است توجه نمود.
«عبد» از نظر لغت به انسانى گفته مىشود كه سرتاپا تعلق به مولا و صاحب خود دارد؛ ارادهاش تابع اراده او، و خواستش تابع خواست اوست؛ در برابر او خود را مالك چيزى نمىداند و در اطاعت او سستى بخود راه نمىدهد. بنابراين، عبوديت اظهار آخرين درجه خضوع در برابر كسى است كه همه چيز از ناحيه اوست، و بخوبى مىتوان نتيجه گرفت كه تنها كسى مىتواند «معبود» باشد كه نهايت انعام و اكرام را كرده است و او كسى جز خدا نيست! به تعبير ديگر، و از بعد ديگر «عبوديت» نهايت اوج تكامل روح يك انسان و قرب او به خداست، و عبوديت تسليم مطلق در برابر ذات پاك اوست؛ عبادت تنها ركوع و سجود و قيام و قعود نيست، بلكه روح عبادت تسليم بىقيد و شرط در برابر كمال مطلق و ذات بىمثالى است كه از هر عيب و نقص مبراست
اولياي الهي كه خوب نماز ميخوانند نه ميترسند و نه محزون ميشوند. «الا انّ اولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون» و آدمي كه نه ميترسد و نه محزون است، از آرايش رواني برخوردار است. در محيط خانوادهاي كه اعضاي آن نماز را بر پا ميدارند و همگي از اعتماد به نفس خوبي برخوردارند، فضاي آرامي حاكم است و اعتماد به نفس يكديگر را تقويت مينمايند. آنان همچون ظروف مرتبطي هستند كه به هنگام برداشتن آب از يكي از آن ظرفها، ظرفهاي ديگر جاي خالي آن را پر ميكنند، با اين تفاوت كه در اينجا، اعتماد به نفس خود آنان كاهش نمييابد. در حالي كه وقتي ظرفهاي مرتبط، جاي خالي شده آب ظرفي را پر ميكنند، از ميزان كمتري از آب برخوردار ميشوند. آنها شكرانه بازوي توانا را به گرفتن دست ناتوان ميدانند و دست افتادگان را به هنگام ايستادن ميگيرند و بدين ترتيب آنها كه از اعتماد به نفس بيشتري برخوردارند، در محيط خانواده، زمينه افزايش اعتماد به نفس را در ديگر اعضاي خانواده فراهم ميكنند تا آنها هر چه بيشتر استعدادهاي خويش را به كار گيرند و به درجه بالاتري از شناخت معبود و عبادت دست يابند و به خود شكوفايي برسند، به نحوي كه همه استعدادها و تواناييهاي خويش براي عبادت خدا را به فعليت برسانند. نماز در اين راه نقش مدد رساني را بر عهده دارد. انساني كه به خود شكوفايي رسيده از آرامش بيشتري برخوردار است. اولياي الهي مصداق بارز چنين حالتي هستند، زيرا توانستهاند همه توان خويش را در راه عبادت معبود به كار گيرند.
شور و گرمايي دروني
از پيامدهاي مؤثر نماز و ارتباط با خدا، ايجاد نوعي حرارت باطني و گرماي خاص دروني است كه متناسب با ميزان حضور قلب و عمق توجه نمازگزار، در وي به وجود مي آيد. و منشأ آن انگيزه پاك و خالص براي محبت به پروردگار و ارتباط با خداست كه در پرتو مرور زمان و مراقبه لازم، مبدل به عشق الهي مي شود كه قرآن نيز مي فرمايد:«و الذين آمنوا اشد حُباً لله» يعني«و آنانيكه ايمان آوردند، در دوستي خدا سخت ترند[1].»
اينك از باب نمونه، به دو مورد ذيل اشاره مي شود.
«يكي از همسفران مرحوم حاج محمد صادق تخت فولادي نقل مي كند در سفر بيت الله الحرام، از اصفهان حركت كرده و نزديك شيراز در كاروانسرايي فرود آمديم، هوا سرد و برفي بود. مرحوم حاجي روي سكوي در ورودي كاروانسرا، بيرون از سرا، زيراندازي را افكندند و نشستند، ساير كاروانيان عرض كردند، هوا سرد است و اينجا گذرگاه حيوانات است، بهتر است كه به داخل كاروانسرا تشريف بياوريد. ولي ايشان فرمودند در داخل كاروانسرا آب نيست ولي اينجا جوي آبي ست و براي من بهتر است. همراه ايشان مي گويد من نگراني كاروانيان را از سردي هوا و خطر حيوانات به اطلاع ايشان رساندم. ايشان سر از زانو برداشت و گفت: دستت را به سينه من نزديك كن. همسفر
همان بندگان خاصي كه در نماز، به حقيقت ياد خدا بودند و در روابط و مناسبات اجتماعي نيز زيباترين و لطيف ترين توجه را به نيازها و دردهاي مردم، مبذول داشتند. شايد حديث زير بيانگر چنين توجهي باشد كه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند:
«وقتي كسي در نماز پيشواي مردم شد، نماز را سبك گيرد كه در ميان كسان، كوچك و بزرگ و بيمار و ناتوان و حاجتمند هست و هر وقت براي خود نماز گزارد هر چه خواهد طول دهد[1]».
تلقين ارزشها
باطن و ظاهر آدمي، دو جلوه از يك حقيقت واحدند و تأثير متقابلي بر يكديگر دارند. به گونه اي كه نيات و انگيزه هاي دروني، در موردي بر رفتار ظاهري وي تجلي يافته و رفتارهاي ظاهري نيز متقابلاً به دورن پررمز و راز روان انسان نفوذ مي كند و به تدريج شخصيت او را متحول مي نمايد. در تبيين رابطه باطن و ظاهر، استناد به كلام
منبع: سايت انديشه قم
1. روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالاخره فلسفه نماز همان ياد خدا است, همان « ذكر الله » است كه در آيهي فوق به عنوان برترين بيان شده است.
البته ذكري كه مقدمه ي فكر, و فكري كه انگيزة عمل بوده باشد, چنانكه در حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ آمده است كه در تفسير جمله ي و لذكر الله اكبر فرمود: ذكرا لله عند ما احل و حرم « ياد خدا كردن به هنگام انجام حلال و حرام »
(يعني به ياد خدا بيفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد.)[1]
2. نماز وسيله ي شستشوي از گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است چرا كه خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به
12. استقامت و بردباري. نماز انسان را با پناه گاهي مطمئن و ياري مهربان آشنا مي كند كه در مقابله با سختي ها و مشكلات زندگي به او اتكاء مي كند و در برابر آنها ذليل و خوار نمي گردد, بر همين اساس, خداوند متعال
ب ـ فايده بهداشتي: امروز ثابت شده كه خاك به خاطر داشتن باكتريهاي فراوان ميتواند آلودگيها را از بين ببرد اين باكتريها كه كار آنها تجزيه كردن مواد آلي و از بين بردن انواع عفونتها است معمولاً در سطح زمين و اعماق كم كه از هوا و نور آفتاب بهتر ميتوانند استفاده كنند فراوانند به همين دليل هنگامي كه لاشههاي حيوانات و يا بدن انسان پس از مردن زير خاك دفن ميشود و همچنين مواد آلوده گوناگوني كه روي زمينها ميباشد در مدت نسبتاً كوتاهي تجزيه شده و بر اثر حمله باكتريها كانون عفونت از هم متلاشي ميگردد مسلم است اگر اين خاصيت در خاك نبود كره زمين در مدت كوتاهي مبدل به يك كانون عفونت ميشد اصولاً خاك خاصيتي شبيه مواد «آنتي بيوتيك» دارد و تأثير آن در كشتن ميكروبها فوق العاده زياد است. بنابراين خاك پاك نه تنها آلوده نيست بلكه از بين برنده آلودگيها است و ميتواند از اين نظر تا حدودي جانشين آب شود، با اين تفاوت كه آب حلاّل است، يعني ميكروبها را حل كرده و با خود ميبرد ولي خاك ميكربكش است.
اما بايد توجه داشت كه خاك تيمم كاملاّ پاك باشد همان طور كه قرآن در تعبير جالب خود ميگويد:(طيباً).
قابل توجه اين كه تعبير به (صعيد) كه از ماده (صعود) گرفته شده اشاره به اين است كه بهتر است خاكهاي سطح زمين براي اين كار انتخاب شود همان خاكهايي كه در معرض تابش آفتاب و مملوّ از هوا و باكتريهاي ميكروبكش است اگر چنين خاكي طيب و پاكيزه نيز بود تيمم با آن اثرات فوق را دارد بدون اينكه كمترين زياني داشته باشد.
يا ايّها الّذين آمنوا اذا قمتم الي الصّلوة فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الي المرافق و امسحوا برؤوسكم و ارجلكم الي الكعبين و ان كنتم جنباً فاطّهّروا و ان كنتم مرضي او علي سفر او جاء احد منكم من الغائط او لمستم النّساء فلم تجدوا مآءً فتيمّموا صعيداً طيّباً فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه ما يريد الله ليجعل عليكم من حرج و لكن يريد ليطهّركم و ليتمّ نعمته عليكم لعلّكم تشكرون.
اي كساني كه ايمان آوردهايد هنگامي كه براي نماز بپا خاستيد صورت و دستها را تا آرنج بشوييد و سر و پاها را تا مفصل (يا برآمدگي پشت پا) مسح كنيد و اگر جنب باشيد خود را بشوييد (غسل كنيد) و اگر بيمار يا مسافر باشيد يا يكي از شما از محل پستي آمده (قضاي حاجت كرده) يا با زنان تماس گرفته باشيد (آميزش جنسي كردهايد) و آب (براي غسل يا وضو) نيابيد با خاك پاكي تيمم كنيد و از آن بر صورت (پيشاني) و دستها بكشيد، خداوند نميخواهد مشكلي براي شما ايجاد كند بلكه ميخواهد شما را پاك سازد و نعمتش را بر شما تمام نمايد شايد شكر او را بجا آوريد. « مائده ، 6»
پاكسازي جسم و جان
در اين آيه به (طيبات روح) و آنچه باعث پاكيزگي جان انسان ميگردد اشاره شده است و قسمت قابل ملاحظ
مقدمه
انسان موجودي است مدني الطبع و چند بُعدي. فطرتش او را به طيفگرايي ميكشاند و او را از بُعد درون گرايي به برون گرايي گسيل ميدارد. هجرت آدم از جنّت و سكونت در ارض، و يا به قول مادّيون، هبوط او از غار به دشت و سير مراحل كوچ به روستا، شهرك، شهر و دست يابي به تمدّن و تشكيل انجمن، شورا و مجمع نظريه جمع گرايي را تأييد ميكنند. گر چه «نماز» ارتباط انسان با خداوند منّان است، عامل پيوند همبستگي انسانها بايكديگر نيز ميباشد. در طول تاريخ يك قانون و يك سنّت حاكم بوده است و آن اينكه: روابط اجتماعي آدمهاي يك مجموعه كه بر اساس ماديّات و جذب منافع، علي الظاهر استوار بوده است دوامي نيافته و چند صباح بعد، شيرازه ارتباط از هم گسيخته است.
ليكن ارتباطات جمعي كه بر پايه خدا و خدا محوري استوار بوده و مفاهيم:
1 ـ واعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا (آيه 103 سوره آل عمران)
2 ـ يا ايهاالذين آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله لعلكم تفلحون (آيه 200 سوره آل عمران)
را جزو دستور كار جمع خود قرار داده است، علاوه بر ايجاد حس اعتماد بين مجموعه، پايداري را در پي داشته
اين ايستادن و خم شدن ، اين نشستن و به خاك افتادن ، و با هر يك كلماتى گفتن چه معنا دارد؟ در آن لحظه كه آدمى به كمال و شكوه بى نهايت آفريدگار جهان مى انديشد، سراپا شيفته آن مى شود، دل و جانش به خضوع و خشوع و فروتنى مى گرايد، با آهنگ فطرت در برابر آن همه كمال و عظمت سر تعظيم فرود مى آورد، ركوع و سر به زمين مى سايد، سجود و زبان به ستايش مى گشايد، حمد و تسبيح . و در آن لحظه كه انسان خود را به كمك يك نيروى برتر از ماده نيازمند مى يابد، دل به سوى آفريدگار دانا و توانا و مهربان جهان مى آورد، راز و نياز خود را با او در ميان مى نهد و او را به كمك مى خواند، دعا اين است نماز ما و نيايش روزانه ما، به سوى خدا، خداى يكتا، خداى پر مهر. نيايشى كه هر فرازش ، بيانگر اصلى از اصول جهان بينى اسلام ، و هر حركتش ، نمايشگر پيوند عميق انسان اسلام با خداست . نيايشى كه انسان را به سوى خدا، به سوى راه او، و به سوى رهبران او مى كشاند. او را به همه شايسته كاران روى زمين ، در طول تاريخ ، در گذشته و آينده و حال ، پيوند مى دهد. و صف او را از صف ستمگران و تبهكاران و گمراهان جدا مى سازد تا در راه راست خدا استوار بماند و به بيراهه نيفتد. اينك تو اى انسان جستجو گر عصر ما برخيز، برخيز تا با شور و نشاط، به نيايشى چنين زنده و سازنده بپردازيم ، و خود را از هر چه جز حق و حقيقت است پيراسته سازيم.[1]
اهميت نماز
منبع:سايت انديشه قم
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:اول ما افترض الله على امتى ، الصلوات الخمس و اول ما يرفع من اعمالهم ، الصلوات الخمس و اول ما يساءلون عنه ، الصلوات الخمس ؛
اولين چيزى كه خداوند بر امت من واجب كرد، نمازهاى پنج گانه است و اولين چيزى كه از اعمال ايشان بالا برده مى شود، نمازهاى پنج گانه است و اولين چيزى كه نسبت به آن مورد سؤ ال واقع مى شوند، نمازهاى پنج گانه است
(كنزالعمال ، ج 7، حديث 1885)
برترى نماز
قال على - عليه السلام -:اوصيكم بالصلاة و حفظها، فانها خيرالعمل و هى عمود دينكم ؛
شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش مى كنم ، زيرا نماز برترين عمل و ستون و اساس دين شما است
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 468، بحارالانوار، ج 82، ص 209)
معراج مؤ من
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:الصلوة ، معراج المؤ من ؛
نماز، معراج مؤ من است .
(كشف الاسرار، ج 2، ص 676، سرالصلوة ، ص 7، اعتقادات مجلسى ، ص 29)
وسيله تشکر و سپاس از نعمتهاى
الهى است، عمود و پايه دين، کليد بهشت، وسيله آزمايش و شناخت مردم و محوکننده گناهان، و پاک کننده دل و جان آدمى است. نماز روزى پنج نوبت، با حفظ شرايط کامل نماز، در پيشگاه خدا
ايستادن و نعمتهاى او را ياد کردن واز او حاجت و نياز خواستن، همچون شستشو در نهر آبى است که آلودگىها را مىزدايد. نماز، اولين سوال در قيامت است، که اگر پذيرفته نشود، کارهاى ديگر هم
پرهيزكاران آنهايي هستند كه به غيب ايمان ميآورند و نماز برپا ميدارند و از تمام نعمتها و مواهبي كه به آنها روزي دادهايم انفاق ميكنند.«بقره ، 3»
خداوند پنج صفت اساسي براي افراد متقي و پرهيزكار بيان فرمود.
1ـ ايمان به غيب، 2ـ ارتباط با خدا (اقامه نماز) 3ـ ارتباط با انسانها (
و اقم الصّلوة انّ الصّلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر.
انّ الّذين يتلون كتاب الله و اقاموا الصّلوة و انفقوا ممّا رزقناهم سرّاً و علانيةً يرجون تجارةً لن تبور.
كساني كه كتاب الهي را تلاوت ميكنند و نماز را برپا ميدارند و از آنچه به آنها روزي دادهايم پنهان و آشكار انفاق ميكنند تجارت پر سودي را اميد دارند كه نابودي و كساد در آن نيست.« فاطر ، 29
افسردگي (Depression) حالتي احساسي است كه مشخصه اش اندوه، بي احساسي(apathy)، بدبيني (Pessimism) و احساس تنهايي است. اين بيماري كه امروزه از شيوع بالايي در ميان مراجعه كنندگان به كلينيكهاي روان پزشكي برخوردار است، داراي تظاهرات متنوع و زيادي بوده كه از مهمترين آنها مي توان به اختلالات خواب اشاره نمود. تحقيقات نشان مي دهد 75 درصد از بيماران افسرده، مشكلي در خواب (چه به صورت بي خوابي و چه پرخوابي) دارند و علايم اين بيماران در هنگام صبح تشديد مي شود. نكته جالب و قابل توجه و مورد بحث ما اين است كه در اين بيماران چگالي REM(حركت سريع چشم) در نيمه اول خواب و همچنين كل زمان REMافزايش يافته و فاصله ميان به خواب رفتن تا شروع اولين دوره REMيعني (REM-latency) كم شده و مرحله 4 خواب نيز كاهش مي
چکیده
چکیده
حضرت علي (ع)
" نماز ، كوبنده شيطان است " (1)
در سپيده دم حيات ، هنگاميكه خدا ، انسان " راآفريد و از روح الهي خويش ، در وجود او دميد ، مقرر فرمود تا همگي فرشتگان مقرب درگاهش ، آدم ابوالبشر (ع) را سجده كنند .
در اين ميان " ابليس " انسان را فاقد لياقت براي مسجودفرشتگان بودن يافت و از فرمان الهي سر بتافت و به واسطه اين تمرد از درگاه الهي رانده شد .
اما " شيطان با اين كه در بسياري از موارد مترادف با " ابليس " معرفي شده است ، از نظر قرآن و روايات ( و با آنچه كه خواهيم گفت از ديدگاه علمي ) با " ابليس " به كلي متفاوت است . بدين معني كه" شيطان " را
"اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ
فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ "[1]
خدايا بر محمد و خاندانش درود فرست و صدايم را بشنو هنگامي كه تو را صدا مي زنم؛ به دعايم گوش فرا ده، آن هنگام كه تو را مي خوانم و رو به من فرما در آن زمان كه با تو نجوا مي كنم. همانا من به سوي تو فرار كردهام و در مقابل تو ايستاده-ام.
در باب دعا چند تقسيم بندي وجود دارد كه يكي از آن ها دعاي مأثور و غير مأثور است. دعاي مأثور به اين معنا است كه از ناحيه اولياي خدا قالب ريزي شده است و انسان نمي تواند در آن ها د
اين پژوهش به بحث وبررسي پيرامون معنا ومفهوم نماز مي پردازد . آنان كه غواص دریای معرفت و پيرو معصومين – عليهم السلام –اگرچه زاويههايي از نماز را مشاهده كردهاند ليكن چون شهودشان شخصي است نتوانستند آن را براي تشنگان بر ساحل نشسته بيان كنند زيرا كه معرفت به نماز، چشيدني است نه گفتني ،گرچه گفتن و بيان نيز ممكن است راز و رمزهاي آن را به ما نمايانده و جانهاي خشكيده ما را به زلال آن آب زندگاني و طراوت بخش روشن كند، لذا در اين تحقيق به دنبال آنيم كه در ابتدا مفهوم نماز را در لغت و اصطلاح كه به معني مختلفي چون اطاعت ، پرسش ، تعظيم و بزرگداشت وسپس حقيقت
اين پژوهش به بحث وبررسي پيرامون وجوه اهميت نماز درآیات وروایات مي پردازد . در ميان واجبات وفرایض ما مسلمانان مهم تر و با فضيلت تر از اين عمل كه مورد غفلت وسهل انگاري واقع شده ، نتوان يافت که با اندکی تفکر ودقت پیرامون آیات وروایات مربوط به آن یا شواهد وقراین دردست به درجه اهمیت این فریضه حتی در میان کارزار وپیکار می توان دست یافت.اين تحقيق شامل وجوه اهميت آن در آيات وروايات با جهاد برای نماز، پیروزی درسایه نماز و.... می باشد.روش كار به صورت كتابخانه اي بوده كه بر اين مبنا از اسناد ومدارك ديني بهره برده وبه نقل وتوصيف موارد مذكور پرداخته ايم و سعي نموده ايم درحد توان ازمنابع دست اول روايي بهره گيري نماييم و در پايان مي توان گفت ، نماز به عنوان واجبی همیشگی آنچنان مورد تأكيد قرار گرفته كه تارك آن كافر خوانده شده، است.
واژه كليدي : نماز ،اهمیت نماز
نماز، تسبيح خداوند است که موجب نزديکي روحي و معنوي بنده با پرورد گار مي شود، اما آيا مي دانيد حالات مختلف در نماز خواند ن مي تواند انرژي هاي منفي و معيوب را به انرژي هاي روحاني و مثبت تبديل کند؛ با خواند ن مطلب زير از راز اين شکر خداوندي آگاه مي شويد.
ايستادن: اين حالت موجب تبادل انرژي با زمين از طريق چاکراي کف پاها و گرفتن انرژي معنوي از چاکراي سر مي شود.
رکوع: در اين حالت تبادل انرژي بالا تنه با پايين تنه از طريق چاکراي کف دست ها و چاکراي روي زانوها انجام مي گيرد.
سجده: تبادل انرژي هاي منفي با زمين از هفت منطقه ي چاکراي پيشاني، زانوها، کف دست ها و روي پاها و گرفتن انرژي
این حالت روحی و روانی ، یعنی نگرانی نسبت به درک فضیلت اوقات و ایام و انجام اعمال و عبادات از نشانه های لطف خداوند متعال به انسان است و این دغدغه یکی از نعمت های بزرگ الهی است که اگر به خوبی از آن استفاده کنید می توانید موفق به انجام کارهای خوب و رسیدن به درجات عالی شوید!
در اسلام نسبت به انجام مستحبات یک سفارش کلی شده است که ائمه علیهم السلام فرموده اند: «مستحبات را تا جایی به جا آورید که به واجبات شما ضرر نزند»[1]هم چنین فرموده اند: «مستحبات را تا جایی که نشاط دارید و از آن ها لذت می برید بجا آورید و هر گاه احساس کردید که میلی به آنها ندارید مستحبات را رها کرده به سراغ واجبات بروید و
بسم الله الرحمن الرحیم
نماز در دین اسلام والاترین فریضه بعد از ولایت می باشد و از ارزش زیادی بر خوردار است در این مقاله سعی شده است ارزش و اهمیت و نقش نماز در سعادت و رستگاری به اختصار بیان شود تا با آگاهی و بصیرت بیشتر به این عبادت بپردازیم و از انجام این فریضه الهی محروم نمانیم .
نماز
انسان در طوفان مشکلات و حوادث شکننده، اگر متصل به قدرت نامحدود الهی نباشد، مایوس و سرگردان می شود. انسانی که در نماز خود را با خدا پیوند می دهد، در هیچ شرایطی خود را نمی بازد و احساس تنهایی نمی کند.
● نماز؛ زیباترین شکل گفتگوی انسان با خدا
اثباتي بر حقانيت اسلام
راه حل اين مشكلات چيست؟
بدن شما به طور روزانه مقداري امواج الكترومغناطيسي دريافت مي كند. شما امواج الكترومغناطيس كه از تجهيزات الكتريكي استفاده مي كنيد و نمي توانيد از آنها فرار كنيد را دريافت مي كنيد و همچنين از طريق لامپ هاي روشن كه حتي براي يك ساعت هم خاموش نمي شوند. شما منبعي هستيد كه مقدار زيادي امواج الكترومغناطيسي دريافت مي كنيد. به عبارت ديگر شما با امواج الكترومغناطيسي شارژ مي شويد بدون اين كه بفهميد!
انسان از نگاه دين مبين اسلام، موجودي برتر از ساير مخلوقات (لقد کرمنا بني آدم)(1)، شايسته تحسين خداوند (فتبارک الله احسن الخالقين)(2)، مسجود ملائک (و اذ قلنا للملائکه اسجدو لادم فسجدوا الا ابليس...)(3)، و امانت دار الهي (انا عرضنا الامانه علي السموات و الارض و الجبال فا بين ان يحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان...)(4)است.بي شک آنچه که او را در اين جايگاه رفيع مي نشاند، ارتباط ويژه اي است که با معبود و خالق خويش برقرار مي نمايد.نماز که ستون دين (5)ميزان اعمال (6)، و رمز مقبوليت ساير اعمال است (7)، اگر حق آن، در قالب و محتوا، ادا شود، همه را از برکات خود بهره مند مي سازد.
خدای سبحان چنان چه انسان را آفرید، تمام نیازهای مادی و معنوی او را نیز خلق کرده و در اختیار او نهاد. تا وی از آن نعمت در جهت رشد و تعالی خود بهره برداری نماید و موانع رشد را برکناری نهد و در نتیجه به سعادت مادی و معنوی نایل آید.
از سویی انسان ها نیز در برابر خدای متعال وظیفه شکر نعمت و سپاسگزاری را به عهده دارند و این سپاسگزاری در قالب عبادت الهی تحقق پیدا می کند. یکی از عبادت هایی که به عنوان شکر نعمت های الهی از انسان خواسته شده است اقامه نماز و مداومت بر آن است از این رو یکی از برنامه های مؤمنان اقامه نماز در برابر خدای متعال است که در طول شبانه روز در پنج نوبت باید آن را به جای آورد.
در اين بخش به اهميت و برکات نماز صبح و جماعت صبح مي پردازيم؛ باشد که مساجد کشور عزيزمان همزمان با «طلوع فجر» شاهد حضور مؤمنان و اقامه نماز جماعت صبح باشد. ان شاء الله
الف) از نظر قرآن
1- قال الصادق(ع): قال رسول الله(ص): من صلي الصلاة لغير وقتها رفعت له سوداء مظلمة تقول: ضيعک الله کما ضيعتني.
و اول ما يسال العبد اذا وقف بين يدي الله عزوجل عن الصلاة، فان زکت صلاته زکي سائر عمله و ان لم تزک صلاته لم يزک عمله(1).
امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا فرمودند: کسي که نماز را در غير وقت انجام دهد عوض نماز سياهي تاريکي بالا مي رود و مي گويد خدا تو را ضايع گرداند همان طوري که تو مرا ضايع گردانيدي.
و اوّل چيزي که فرداي قيامت از بنده موقعي که در پيشگاه ال
1- قال النبي(ص): من ترک صلاته حتي تفوته من غير عذر فقد حبط عمله ثم قال: بين العبد و بين الکفر ترک الصلاة(1).
پيامبر فرمودند: کسي که بدون عذر نماز نخواند تا اين که فوت شود از او چنين شخصي ساير اعمال او از اعتبار ساقط است. سپس فرمود: فاصله بين بنده و کفر ترک نماز است به اين معني که اگر نماز را ترک نمود کافر گرديده است.
2- سئل ابوعبدالله(ع) ما بال الزاني لاتسميه کافرا، و تارک الصلاة قد تسميه کافرا و ما الحجة في ذلک؟
قال: لان الزاني و ما اشبهه انما يفعل ذلک لمکان الشهوة و لانها تغلبه و تارک الصلاة لايترکها الا استخفافا بها.
و ذلک لانک لاتجد الزاني ياتي المراة الا و هو مستلذ لاتيانه اياها قاصدا اليها و کل من ترک الصلاة قاصدا اليها فليس يکون قصده لترکها للذة انتفت اللذة وقع الاستخفاف و اذا وقع الاستخفاف وقع الکفر(2
1- قال النبي(ص): و اما الجماعة فان صفوف امتي في الارض کصفوف الملائکة في السماء، و الرکعة في جماعة، اربع و عشرون رکعة، کل رکعة احب الي الله عزوجل من عباده اربعين سنة، و اما يوم القيامة يجمع الله فيه الاولين و الاخرين للحساب، فما من مومن مشي الي الجماعة الا خفف الله عليه عزوجل اهوال يوم القيامة ثم يامر به الي الجنة(1).
پيامبر(ص) فرمودند: و امّا جماعت، پس همانا صف هاي امّت من روي زمين مانند صفوف ملائکه در آسمان ها مي باشد، و يک رکعت نماز جماعت مساوي است با بيست و چهار رکعت نمازي که هر رکعت آن نزد خدا محبوب تر است از عبادت چهل سال.
و امّا ثواب نماز جماعت در قيامت که خدا اوّلين و آخرين را جمع مي کند براي حساب اين خواهد بود که نيست هيچ مؤمني که در دنيا شرکت در نماز جماعت کرده باشد مگر آنکه خدا تخفيف مي دهد بر آن هول هاي قيامت را و سپس به آن امر مي
يا أَيّهَا الّذينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ؛[1]
ای کسانی که ایمان آورده اید، چون به (عزم) نماز برخیزند، صورت و دست هایتان را تا آرنج بشویید و سروپاهای خودتان را تا برآمدگی پیشین (هردوپا) مسح کنید.
O you who believe! When you raise up to prayer wash your faces and hands as for as the elbows and wipe your heads and your feet to the ankles. (The Food/6)
تعداد صفحات : 2
بهمن ماه سال 1392بود که بر آن شدیم تا کلبه ای مجازی بسازیم!تا بقدر وسع خویش ، یاری باشیم بر معرفی ستون محکم دین ، ثمره فرقان الهی و مرز مشخص بین حق و باطل!